عزیز مصطفایی:
مردمشناس و کارشناس میراثفرهنگی ناملموس استان کرمانشاه
آیین گَل باینگان، یکی از رسوم یاریگری سنتی است که در منطقه باینگان به قوت خوت باقی مانده است، در این آیین مردمان منطقه باینگان با بهرهگیری از ظرفیت گَل در کارهای عام المنفعه شرکت میکنند و بدون صرف هزینه مادی به بهترین شکل ممکن آن را به نتیجه میرسانند.
یکی از نمونههای نمود این میراثفرهنگی ناملموس ارزشمند، ساخت و بازسازی راه در مناطق صعب العبور است، که بدون بهرهگیری از ظرفیت گَل انجام آن غیر ممکن است، مردمان باینگان حاملان و اجرا کنندگان این آیین هستند و با توجه به شیب بسیار منطقه باینگان و ریزشهای راهها بر اثر بارش برف و باران هر ساله اوایل بهار با در نظر گرفتن شرایط آبوهوایی راهها را بازسازی میکنند تا مردم و دامها بتوانند به نواحی ییلاقی دسترسی آسان داشته باشند.
مراحل و نحوه انجام کار
گَل نیاز به هماهنگی دارد، هسته اولیه این هماهنگی در مکانهای عمومی و جاهایی قرار دارد که مردان باینگان دور هم جمع میشوند و کار را شروع میکنند و افرادی که سرشناس و مورد اعتماد مردم هستند سردمدار این هماهنگی هستند، بعد از تشکیل هسته اولیه، بحث و تبادل نظر به مسجد باینگان کشیده میشود و روحانی محل با مردم درباره اهمیت همیاری و گَل صحبت میکند، فضای مجازی نیز تاثیر بسزایی در این هماهنگی دارد و خبرهای مربوطه در کانالهای محلی به سرعت دست به دست میشود و همه از چند و چون کار باخبر میشوند.
بالاخره در روزی که هوا مساعد است افرادی که هسته اولیه را شکل دادند، خود جوش به سمت بازسازی یا ساخت راه حرکت میکنند و مشغول به کار میشوند شاید روزهای اول تعداد اندکی شروع به کار کنند ولی هر روز به این تعداد افزوده میشود و تعداد بیشتری از مردم درگیر گَل میشوند. علاوه بر نیروی کار زنان، نوجوانان و حتی افرادی که از باینگان کوچ کردهاند و خارج کشور رفتهاند نیز به نوعی درگیر آیین گَل میشوند.
تقسیم کار بر اساس تجربه افراد به صورت خودجوش انجام میشود و تعداد افراد شرکت کننده نیز تاثیرگذار است. هر چند افرادی که روابط دوستانه با یکدیگر دارند، ترجیح میدهند با هم کارکنند، اما در گروههای که برای بازسازی و ساخت راه در باینگان تشکیل میشود حتما یک یا دو استاد کار ماهر همراه هستند.
گروه اول اهمیت فروان دارد زیرا مسیر را مشخص میکنند. خبرهترین استادکاران در این گروه هستند و به گروه «برن کیش» یعنی گروه جلودار معروفاند. گروه جلودار مسیر را مشخص میکند و سعی دارد راهی هموار را مسیریابی کند و در مسیر نیز کمترین صدمه به پوشش جنگلی برسد.
نکته قابل ذکر این است که مشاهده میشود اکثر افراد تخم بلوط را به همراه دارند و در کنار ساخت و بازسازی راه دانههای بلوط را نیز میکارند و این کار باعث غنی شدن پوشش جنگلی میشود.
نقش زنان در گَل
گَل فقط به گروه کار بر روی راه محدود نمیشود بلکه زنان نیز در باینگان دست به کار میشوند و برای گَل کلوچه محلی و آش میپزند و به عنوان میان وعده از گَل پذیرایی میکنند. این کار علاوه بر تجدید قوا یک نوع انگیزه مضاعف برای ادامه کار ایجاد میکند و حتی زنان سالخورده باینگان که توان لازم برای کمک به گل را ندارند دست به دعا هستند که گَل به سلامت برگردد.
بانو ادیبه یکی از زنانی که در کار گَل شرکت کرده بود در مورد مشارکت زنان این گونه روایت میکند: «همچنان که مردان در کار گَل شرکت کردهاند، زنان نیز با پخت نان و کلوچههای محلی در این کار مردان را همراهی میکنند و هر زنی به نوعی در این کار شرکت میکند و حس و حال خوبی در این ایام میان زنان ایجاد میشود.
گَل و حس تعلق به خاک
گَل حس تعلق و احساس مسئولیت به خاک را ایجاد می کند، این یکی از مسائلی است که در دنیای مدرن کم رنگ شده است در مصاحبهای که با سینا، پسری در مقطع راهنمایی داشتم میتوان به خوبی این حس را یافت:
« من خودم را هر روز بعد از مدرسه به گَل میرسانم، فقط دو روز همراه پدرم بودهام و بقیه روزها به تنهایی آمدهام. همکلاسیهای دیگرم اشکان و شایان نیز همراه من میآیند، امروز مریض بودهاند و نتوانستد بیایند وقتی در مدرسه از گَل و شرکت در آن صحبت میکنم احساس غرور و شادی به من دست میدهد و احساس خوبی دارد که در نوسازی راه شرکت داشتهام و بعدها که از این راه رد شوم احساس میکنم متعلق به خودم است"
گَل در آموزههای دینی و فرهنگی
ماموستا انفرادی، روحانی محلی روایت گَل را از دیدگاه دینی اینگونه مطرح میکند: «در قرآن به اهمیت جمع اشاره شده و فرموده خداوند این است که به ریسمان الهی چنگ بزنید و متفرق نشوید، در باینگان نیز با توجه به شرایط جغرافیایی و توپوگرافی از قدیم الایام این مهم را درک کردهاند و برای همین است که گَل در باینگان پابرجا است اگر به بافت معماری باینگان دقت کنید هسته اصلی متراکم است و این نشان از نزدیکی مردم باینگان است که به این نتیجه رسیدهاند که با نزدیکی به همدیگر و همیاری کارها و روال زندگی بر وفق مراد میگذرد.
در شادی و شیون مردم باینگان نیز ظرفیت گَل و همیاری نهادینه شده است برای همین اگر کسی در باینگان متوفی شود، همسایهها به مدت یک هفته برای آنان غذا میپزند و از آنها پذیرایی میکنند. کار جمعی در باینگان نهادینه شده است و بنده نیز در خطبههای نماز جمعه در مورد کار جمعی صحبت کردم و مردم را به انجام این کار ترغیب کردم. کار جمعی در باینگان نمود بسیاری داشته در ساختن دو مسجد در باینگان تمام امورات با بهره گیری از ظرفیت گَل انجام گرفت.»
آموزههای فرهنگیتاریخی و مذهبی در فرهنگ ایرانی پیش از نفوذ فرهنگ غربی و نظام سوداگری به انسان میآموزد که «دست خدا با جماعت است» و «قربان دست بسیار» و «راه به رفیق خوش است» و «دست دست را می شوید و هر دو دست صورت را» و «اره با دندانهها میبُرد نه با دندانهای» و بلاخره اینکه خیر در همراهی است و نه در تنهایی.
پیشینه تاریخی گَل
تاریخ گَل و تعاون به قدمت تاریخ آدمیان به روی این کره خاکی است. قرائن و شواهد مردمشناسی، باستانشناسی و تاریخی نشان میدهد که آدمی در ابتدای زندگی خود با ضرورتها و نیازهای حادی روبرو بوده و برای پاسخ به نیازهای اولیه و اساسی خود متکی به تک تک افراد و ناچار به یک کاسه کردن تمامی نیروی گروه بوده است.
بنابراین افراد گروه چنان برای او عزیز و حیاتی بودهاند که در همکاریهای صمیمانه جمع، کمتر جایی برای رقابت، ستیزه، حسادت و خودخواهی باقی مانده و در این شرایط چنین فرهنگی بیش از هر زمانی "ما" مهم بوده است نه "من".
با شرحی که رفت گَل یا تعاون میان جوامع انسانی از ابتدا تا اکنون به اشکال مختلف ادامه داشته است و بر اساس شیوه زندگی و جغرافیایی باینگان میتوان پیشینه گَل و همکاری میان این مردمان را به دورانهای بسیار دور برگرداند به عبارتی مردم باینگان به صورت تجربی به این نتیجه رسیدهاند که راه گشایش بسیاری از کارها در منطقه بهرهگیری از ظرفیت گَل است.
برای همین است که گَل به صورت پایدار در میان این مردمان باقی مانده است و هر از چند گاهی با توجه به کارهای و فعالیت های جدید گَل نیز در اشکال مختلف مانند کمک در آبرسانی ، برق، گاز و ... در باینگان نمود پیدا کرده است.
آیین گل باینگان به شماره ۲۷۸۳ در 19 دیماه 1401 در فهرست میراثفرهنگی ناملموس به ثبت رسیده است.