تبدیل شدن یک منطقه با وجود دارا بودن همه فاکتورهای جذابیت بصری، فرهنگی و تاریخی به قطب گردشگری نیازمند تبدیل شدن یک یا چند مورد از شاخصههای ممتاز منطقه به برند شناخته شده است که بتواند گردشگر را در فواصل مختلف به منطقه جذب کند.
فردین زارعی فعال رسانه در یادداشتی نوشت: امروزه گردشگری را میتوانیم از اصلیترین استوانههای قدرت اقتصادی جهان برشماریم. صنعتی که با کمترین هزینه نسبت به سایر صنایع با تکیه بر توان خدادادی یک منطقه و ذوق و سلیقه و ایدههای خلاقانه مردمانش توانسته آنچنان جایگاهی را برای خود دست و پا کند که برخی کشورها درهای معادن و ذخایر خود را مهر و موم کرده و از قِبَل این صنعت وزین کشورشان را به اوج اقتدار اقتصادی برسانند. اما چگونه؟
این سوال چالش اصلی این صنعت است چطور است که کشوری کوچک به ابرقدرتی اقتصادی در این زمینه تبدیل شده و کشوری بزرگ با غنای ذخایر زیرزمینی بسیار، هنوز در ابتدای راه بوده و نتوانسته به این کشور کوچک برسد.
این سوال پاسخهای متفاوتی دارد چرا که اگر در مقیاس کوچکتر به عنوان نمونه نظری کنیم و در میان کتاب هزار رنگ مناطق مختلف کشور خودمان تفعلی بزنیم، میزان این تفاوتها و معیشت و رفاه مردمانش را نسبت به هم خواهیم دید.
راهکارها و پاسخهای بسیاری توسط فعالان، اندیشمندان و اقشار مختلف ارائه شده که هر کدام در جای خود قابل بحث و کاربردی هستند اما وجه اشتراک تمام پاسخهای کاربردی که توانستهاند در نقش شاه کلید قفل بن بست اقتصادی منطقهای را باز کنند بومیسازی و استفاده از توان و ظرفیتهای خود منطقه که متناسب با شرایط آن بخش است و البته هرکدام روشهای متفاوتی داشتهاند.
با توجه به این موضوع یکی از این روشها که هم اکنون مورد توجه قرار گرفته و به عنوان راهبرد پذیرفته شده مقوله رویدادسازی و به تبع آن برندسازی منطقه است که باعث شده در خلال این موضوع برخی استانها از بنبست خارج و به نوعی به نسبت سایر استانها به شکوفایی برسند.
معمولاً با توجه به شرایط و ویژگیهای کشورمان رویدادهای فصلی با توجه به اقلیم و آب و هوای منطقه یا ویژگیهای مردم محور مانند محصولات، غذا، آداب و رسوم و یا با توجه به محل قرارگیری منطقه مانند مناطق مرزی رویدادهای نظامی محور همچون راهیان نور یا گردشگری جنگ توانسته است راهگشای شکوفایی این استانها شود.
استان کرمانشاه نیز به نسبت سایر مناطق استعدادهای مختلفی را در خود جای داده، از مرزی بودن و دفاع مقدس گرفته تا آداب و رسوم مختلف اقوام، از چهار فصل بودن گرفته تا اقلیمها و جغرافیای متفاوت از هم و این موضوعات این قابلیت را دارد تا از هر کدام که بخواهند بهرهبرداری کرده و با تمرکز بر آن و تعریف رویدادها، جشنوارهها و برند کردن این موضوع گردشگران را نه برای یک بار که برای بارها به طرف خود بکشاند.
چرا که معمولاً با توجه به ذائقه عموم مردم تکیه بر ویژگیهای تاریخی و آثار منقول و غیرمنقول مربوطه شاید نتواند به تنهایی گردشگران را برای چند بار و به صورت متناوب جذب استان کنند هرچند که این آثار شان و جایگاه بیبدیلی دارند اما اگر از بعد تفریحاتی و اقتصادی به مقوله بنگریم جایگاه این رویدادها در کنار این نفایس خالی به نظر میرسد.
البته طی چند وقت گذشته سعی شده برخی رویدادها و جشنوارهها از جمله انار پاوه، توت جوانرود، اسب کُرد و انگور کندوله و سیب سرتخت تبدیل به رویدادی دائمی شده و برند منطقه به حساب آیند اما بسیار مختصر کم انرژی هستند، در حالی که این رویدادها میتوانند آغازی برای مناطق مغفول مانده چون کوههای استوار دالاهو و شاهو ،کویر و بیابانهای مقتدر قصر شیرین و سومار ،جنگلهای کهن اورامانات و باغات فرحبخش صحنه و کنگاور باشند.